الف- مدیریت واحد مورد حسابرسی، شامل مدیران دارای اختیار و مسئولیت کافی برای اجرای اقدامات اصلاحی در برنامه یا فعالیت مورد حسابرسی؛
ب- ارکان راهبری واحد مورد حسابرسی ؛
پ- افراد طرف قرارداد یا درخواستکنندگان خدمات حسابرسی مانند مسئولان طرف قرارداد یا دریافتکنندگان کمکهای دولتی؛ و
ت- مراجع ذیصلاح در مواردی که حسابرسان، حسابرسی را متعاقب وضع قوانین یا مقررات اجرا میکنند.
47-4 در شرایطی که ارکان راهبری واحد مورد حسابرسی به روشنی مشخص نیست، حسابرسان بایستی فرآیندهای طی شده و نتایج به دست آمده برای شناخت ارکان راهبری را مستند کنند.

48-4 تعیین شکل، محتوا و دفعات اطلاعرساني، یک موضوع مرتبط با قضاوت حرفهای است، اگرچه اطلاعرسانيهای مکتوب ارجحیت دارد. نحوه اطلاع رسانی ممکن است در قرارداد حسابرسی درج شود.
حسابرسان بایستی اینگونه اطلاع رسانی را مستند سازند.
تهیه طرح حسابرسی
50-4 حسابرسان باید برای هر حسابرسی، یک طرح حسابرسی مکتوب تهیه کنند. شکل و محتوای طرح حسابرسی مکتوب ممکن است در انواع حسابرسیها متفاوت باشد و امکان دارد شامل راهبرد حسابرسی، برنامه حسابرسی، کاربرگهای برنامهریزی حسابرسی یا دیگر مستندات مناسب در مورد تصمیمگیریهای مهم درباره اهداف، دامنه و روش شناسی حسابرسی و مبانی این تصمیمگیریها باشد. حسابرسان بایستی این طرح را در جریان حسابرسی، در صورت ضرورت، برای بازتاب هرگونه تغییر بااهمیت به وجود آمده در آن، به روز کنند.
الف- آیا امكان دارد اهداف پیشنهادی حسابرسی به گزارشی سودمند بينجامد یا خیر؛
ب- آیا طرح حسابرسی خطرهای مربوط را به طور مناسب مورد توجه قرار میدهد یا خیر؛
پ- آیا دامنه و روش شناسی پیشنهادی حسابرسی برای پیگیری اهداف حسابرسی، مناسب است یا خیر؛
ت- آیا امکان دارد شواهد در دسترس برای دستیابی به اهداف حسابرسی، کافی و مناسب باشد یا خیر؛ و
ث- آیا کارکنان، سرپرستان و کارشناسان داراي صلاحیت حرفهای مناسب در مجموع و سایر منابع برای انجام حسابرسی و رعایت چارچوب زمانی مورد انتظار برای تکمیل کار، در دسترس میباشد یا خیر.
سرپرستی
52-4 سرپرستان حسابرسی یا افرادی که برای سرپرستی حسابرسان تعیین شدهاند، باید کارکنان حسابرسی را به درستی سرپرستی کنند.
53-4 سرپرستی حسابرسی شامل فراهم سازی رهنمود و هدایت کافی برای کارکنان تعیین شده جهت کار حسابرسی به منظور دستیابی به اهداف حسابرسی و پیروی از استانداردهای لازمالاجرا در هنگام آگاهشدن از مشکلات بااهمیت پیشرو، بررسی کار انجام شده و فراهم ساختن آموزش مؤثر ضمن کار میباشد.
دستيابي به شواهد کافی و مناسب
55-4 حسابرسان باید شواهد کافی و مناسب به منظور فراهمکردن مبنایی معقول برای یافتهها و نتیجهگیریهای خود به دست آورند.
56-4 مفهوم شواهد کافی و مناسب، جزئی جداییناپذیر از هر حسابرسی است. مناسب بودن، مقیاس کیفیت شواهد است که شامل مربوط بودن، اعتبار و اتکاپذیری شواهد برای پشتیبانی از یافتهها و نتیجهگیریهای مرتبط با اهداف حسابرسی میباشد. در ارزیابی کلی مناسب بودن شواهد، حسابرسان بایستی ارزیابی کنند که آیا شواهد مربوط، معتبر و اتکاپذیر است یا خیر. کافی بودن، مقیاس کمیت شواهد استفاده شده به منظور پشتیبانی از یافتهها و نتیجهگیریهای مرتبط با اهداف حسابرسی است. حسابرسان در ارزیابی کافی بودن شواهد بایستی تعیین کنند که آیا شواهد کافی به منظور متقاعد کردن فردی آگاه در مورد منطقی بودن یافتهها به دست آمده است یا خیر.
57-4 حسابرسان در ارزیابی شواهد بایستی ارزیابی کنند که آیا شواهد به دست آمده درمجموع برای دستیابی به اهداف حسابرسی و پشتیبانی از یافتهها و نتیجهگیریها، کافی و مناسب است یا خیر. اهداف حسابرسی ممکن است بسیار متفاوت باشد، همانگونه که ممکن است سطح کار مورد نیاز برای ارزیابی کافی و مناسب بودن شواهد برای دستیابی به اهداف، متفاوت باشد. برای نمونه، حسابرسان برای تعیین مناسب بودن شواهد، ممکن است اتکاپذیری آن را از طریق کسب شواهد پشتیبان، استفاده از آزمون آماری یا کسب شواهد مؤید، آزمون کنند. مفاهیم خطر حسابرسی و اهمیت، به حسابرسان در ارزیابی شواهد حسابرسی کمک میکند.
مناسب بودن
59-4 مناسب بودن، معیار کیفیت شواهد میباشد که شامل مربوط بودن، اعتبار و اتکاپذیری شواهد استفاده شده برای دستيابي به اهداف حسابرسی و پشتیبانی از یافتهها و نتیجهگیریها است (بند 3-4 پیوست برای رهنمود بیشتر درباره ارزیابی مناسببودن شواهد مرتبط با اهداف حسابرسی ملاحظه شود):
الف- مربوط بودن به میزانی که شواهد رابطهای منطقی با موضوع مورد نظر و نسبت به آن اهمیت دارد، اشاره می کند؛
ب- اعتبار به میزان اتکای شواهد بر پایه استدلال درست یا اطلاعات صحیح، اشاره دارد؛ و
پ- اتکاپذیری به یکنواختی نتیجهگیریها هنگام اندازهگیری یا آزمون اطلاعات اشاره دارد و شامل مفاهیم تأییدپذیری یا پشتیبانیکننده میباشد.
الف- شواهد به دست آمده هنگام اثربخش بودن کنترلهای داخلی، به طور معمول اتکاپذیرتر از شواهد به دست آمده هنگام ضعف یا نبود کنترلهای داخلی است؛
ب- شواهد به دست آمده از طریق آزمونهای وارسي سوابق و داراييهاي مشهود، مشاهده، محاسبه و ارائه مجدد و بازديد مستقیم حسابرسان، به طور معمول اتکاپذیرتر از شواهد به دست آمده به طور غیرمستقیم است؛
پ- آزمون مدارک اصل، به طور معمول اتکاپذیرتر از آزمون تصاویر آنها است؛
ت- شواهد شفاهی به دست آمده در شرایطی که اشخاص ممکن است آزادانه صحبت کنند، عموماً اتکاپذیرتر از شواهدی است که در شرایط تهدید افراد به دست میآید؛
ث- شواهد شفاهی به دست آمده از افراد بیغرض و کسانی که به طور مستقیم درباره موضوع مورد حسابرسی شناخت کافی دارند، عموماً اتکاپذیرتر از شواهد به دست آمده از افراد مغرض یا دارای شناخت غیرمستقیم یا جزئی نسبت به موضوع مورد حسابرسی است؛ و
ج- شواهد به دست آمده از اشخاص ثالث آگاه، معتبر و بیغرض، عموماً اتکاپذیرتر از شواهد به دست آمده از مدیریت واحد مورد حسابرسی یا افراد دارای منافع مستقیم در آن واحد است.
61-4 شواهد شفاهی ممکن است در تفسیر یا تأیید اطلاعات مستند یا عینی مفید باشد. حسابرسان بایستی بیطرفی، اعتبار و اتکاپذیری شواهد شفاهی را ارزیابی کنند. شواهد مستند ممکن است برای کمک به اثبات، پشتیبانی یا نقد شواهد شفاهی به کار رود.
62-4 مطالعات میدانی به طور معمول اطلاعات خود گزارش درباره شرایط یا برنامههای موجود فراهم میسازد. ارزیابی چگونگی طراحی و مدیریت مطالعات میدانی، به حسابرسان در ارزیابی بیطرفی، اعتبار و اتکاپذیری اطلاعات خود گزارش کمک میکند.
63-4 هنگام استفاده از نمونهگیری، روش مناسب انتخاب نمونه، به اهداف حسابرسی بستگی خواهد داشت. هنگامیکه به نمونه معرف جامعه آماری نیاز است، استفاده از رویکردهای نمونهگیری آماری به طورمعمول به شواهدی قویتر از شواهد به دست آمده از تکنیکهای غیرآماری میانجامد. هنگامیکه به نمونه معرف جامعه آماری نیاز نیست، چنانچه حسابرسان برخی عوامل خطر یا معیارهای دیگر را برای هدفمندکردن یک انتخاب، مجزا کرده باشند، انتخاب هدفمند ممکن است مؤثر باشد.
64-4 هنگامیکه حسابرسان از اطلاعات گردآوری شده توسط مسئولان واحد مورد حسابرسی به عنوان بخشی از شواهد خود استفاده میکنند، آنان بایستی مشخص کنند که مسئولان واحد مورد حسابرسی یا حسابرسان دیگر چگونه در مورد اتکاپذیری اطلاعات، اطمینان یافتهاند. حسابرسان ممکن است اجرای آزمون روشهاي مديريت به منظور کسب اطمینان یا اجرای آزمون مستقیم اطلاعات را ضروری تشخیص دهند. ماهییت و میزان روشهای حسابرسان به اهمیت اطلاعات مرتبط با اهداف حسابرسی و ماهیت اطلاعات مورد استفاده بستگی خواهد داشت.
کافی بودن
66-4 کافی بودن، معیار کمیت شواهد استفاده شده به منظور پیگیری اهداف حسابرسی و پشتیبانی از یافتهها و نتیجهگیریها است. کافی بودن همچنین به مناسب بودن شواهد بستگی دارد. حسابرسان در تعیین کافی بودن شواهد، بایستی مشخص کنند که آیا شواهد مناسب به اندازه کافی برای پیگیری اهداف حسابرسی و پشتیبانی از یافتهها و نتیجهگیریها وجود دارد یا خیر.
الف- هرچه خطر حسابرسی بزرگتر باشد، به شواهد با کمیت بیشتر و کیفیت بالاتر نیاز خواهد بود؛
ب- هرچه شواهد قویتر باشد ممکن است موجب شود شواهد کمتری مورد استفاده قرار گیرد؛ و
پ- داشتن حجم بالایی از شواهد حسابرسی، فقدان مربوطبودن، اعتبار یا اتکاپذیری را جبران نمیکند.