یک تیم تحقیقاتی در حوزه بیماری واگیر فلج اطفال تاکنون 5/1 میلیار دلار هزینه کرده و قرار است تا سال 2018، 8/1 میلیارد دلار دیگر هم هزینه کند تا ویروس این بیماری از بین برود.
از روزهای اولیه آغاز فعالیتهای بیلگیتس و انقلاب دیجیتال یعنی زمانی که او کاریکاتور یک ایدهپرداز حریص بود و به نصب ویندوز روی تمام رایانههای کهکشان فکر میکرد، خیلی میگذرد (استیو جابز در جایی گفته بود مشکل بیلگیتس این است که میخواهد از هر دلاری که از دستانش میگذرد بخشی را برای خود بردارد). اما در سال 2000 هنگامی که بیلگیتس از سمت مدیریت عاملی شرکت مایکروسافت کنارهگیری کرد او راهی یافت تا اشتیاق عمیق خود به فتح دنیای رایانههای شخصی را به اشتیاقی عمیق برای غلبه بر فقر و بیماریها تبدیل کند. اکنون او در حال بازگشت به شرکت مایکروسافت بهعنوان «مشاور فناوری» مدیرعامل جدید شرکت یعنی ساتیانادلا است.
چند هفته پیش هنگام صحبت با گیتس در روزی بارانی در اتاق او به من گفت: «ساتیا از من خواسته است برنامههای محصولات را بررسی و بازبینی کنم، حضور داشته باشم و در تصمیمگیریهای سریع و انتخاب جهتهای جدید کمک کنم.» او تخمین میزند که یک سوم وقت خود را به شرکت مایکروسافت و دو سوم دیگر را به بنیاد انساندوستانهاش و دیگر کارها اختصاص دهد؛ اما مایکروسافت امروزی اصلا شبیه مایکروسافت دهه 1990 که بر جهان سلطه داشت، نیست.
جزییات بیشتر در ادامه مطلب .
این شرکت برای مدتی بیش از حد طولانی روی رایانههای شخصی متمرکز ماند و در این دوره رقبای آن یعنی اپل و گوگل به سمت تولید گوشیهای هوشمند و تبلت و ارائه خدمات بسیار فراگیر بانکی و غیربانکی حرکت کردند. همچنین به جای صحبت کردن با عبارتهای آیندهنگرانه، درباره افق فعالیتهای شرکت، گیتس از چالشهایی صحبت میکند که برای مردمی با آرزوها و جاهطلبیهای او خیلی ابتدایی و کسلکننده است. برای مثال او درباره باز تولید ویندوز و آفیس برای دوران رایانش ابری صحبت میکند؛ اما از برخی جهات این چندان غیرمنتظره نیست. برخلاف استیو جابز که با یک اشتیاق به شرکت اپل بازگشت گیتس آشکارا برنامههای بزرگتری در ذهن دارد که بسیار گستردهتر از نکات فنی کوچک است. در ادامه متن مصاحبه جف گودل با گیتس آمده است:
جف گودل: هنگامی که شما شرکت مایکروسافت را تاسیس کردید، ایدهای به ظاهر غیرمنطقی داشتید؛ یعنی معتقد بودید روزی فرا خواهد رسید که روی هر میز یک رایانه وجود خواهد داشت. امروز درحالیکه شما پس از 40 سال از تاسیس مایکروسافت به این شرکت باز میگردید ما نه تنها روی هر میز بلکه در جیب خود و هر جای دیگر هم رایانه داریم. چه چیز در این تحولات سریع و فراگیر شما را بیشتر متعجب کرده است؟
بیلگیتس: خب، بسیار اعجابآور است که طی چند دهه چنین تحولاتی در جهان رخ داده است یعنی ما از دورهای که در آن کسی از رایانه چیزی نشنیده بود و این دستگاه بسیار پیچیده بود به دورهای رسیدهایم که رایانهها ابزار زندگی روزمره انسانها هستند حرکت کردهایم. وضعیت کنونی آرزویی بود که من میخواستم تحقق یابد و تا اندازه زیادی چنین شده است همانطور که من انتظار داشتم.
شما ممکن است درباره تبلیغ مدلهای تجاری یا اینکه کدام پروتکل شبکهسازی مورد استقبال قرار خواهد گرفت یا کدام اندازه صفحه نمایش برای چه ابزار یا چه هدفی مناسب است صحبت کنید. امروز کمتر از میزانی که من ممکن بود پیشبینی کنم روبوت وجود دارد. همچنین برخی ابزارها و فناوریها دیرتر از آنچه تصور میکردم بهوجود آمدند اما همه اینها احتمالا طی 5 و قطعا 10 سال آینده رواج پیدا خواهند کرد.
جف گودل: اگر قراردادی وجود داشته باشد که نمادی از جایگاه کنونی دره سیلیکونی باشد آن قرارداد تصاحب شرکت واتساپ از سوی شرکت فیسبوک به ارزش 19میلیارد دلار است. این قرارداد درباره اقتصاد کنونی دره سیلیکونی چه چیزهایی را نشان میدهد؟
بیلگیتس: این قرارداد نشان میدهد مارک زوکربرگ مایل است فیسبوک متحول شود. او میتواند بگوید: «من میخواهم 19میلیارد دلار صرف خرید چیزی کنم که عملا هیچ مدل درآمدی محسوب نمیشود.»
به عقیده من این گونه اقدامات او عاقلانه است- اگر چه بهای آن بالاتر از میزانی است که من ممکن بود انتظار داشته باشم. این نشان میدهد که جمعیت مخاطب و استفادهکننده از خدمات بسیار مهم و ارزشمند است. این نرمافزار میتواند به مجموعهای گسترده از چیزها تبدیل شود یا گسترش یابد. هنگامی که میخواهید ارتباطی با کسی برقرار کنید ابزار در اختیار شما صرفا ارتباط متنی نیست، شما میتوانید عکس و سند مبادله کنید یا با هم در یک بازی رقابت کنید.
جف گودل: گوگل بر همین حوزه تمرکز کرده است.
بیلگیتس: مایکروسافت نیز مایل بود آن شرکت را بخرد، دقیق نمیدانم آیا با قیمت 19 میلیارد دلار اما این شرکت بسیار ارزشمند است.
جف گودل: شما به مارک زوکربرگ اشاره کردید. هنگامی که شما به آنچه او انجام داده فکر میکنید آیا ویژگیهای خود را در او میبینید؟
بیلگیتس: بله، مطمئنا. ما هر دو تحصیل خود را در دانشگاه هاروارد نیمهتمام رها کردیم. هر دو ما دیدگاههای مستحکم و سرسختانه از آنچه نرمافزار میتواند باشد، داریم. او در زمینه برقراری ارتباط با مصرفکننده خدمات خود خوب عمل کردهاست. او در حوزه مدیریت محصول بهتر از من عمل کرده و من در حوزه کدنویسی و شکلدهی به ساختارها بهتر از او عمل کردهام. اما میدانید که این تفاوت بزرگی نیست. من با ساختار آغاز میکنم و مارک با محصول و استیو جابز با زیبایی طراحی شروع میکرد.
جف گودل: حرکت به سمت ابزارهای دیجیتال همراه و رایانش ابری چه پیامدهایی برای مایکروسافت خواهد داشت؟
بیلگیتس: نرمافزار آفیس و دیگر داراییهای مایکروسافت که ما در دهه 1990 تولید کردیم و همواره آنها را با شرایط روز تطبیق دادهایم برای مدتی طولانی به حیات خود ادامه دادهاند.
اکنون این نرمافزارها به بیش از یک انطباق نیاز دارند. اما اینکه برخی کارکنان در شرکت مایکروسافت میگویند ما باید کمی بیشتر ریسک کنیم و محصولی جدید تولید کنیم هیجان انگیز است. در واقع ما نباید به ارتقای محصولات کنونی اکتفا کنیم. گوگل در حال حاضر در زمینه مجموعهای از محصولات و خدمات بسیار قوی عمل کرده است.
جف گودل: ما در نوعی رایانش ابری فعالیت میکنیم. نظر شما در این باره چیست؟
بیلگیتس: واقعیت این است که جستوجو، درآمد بالایی ایجاد میکند و هنگامی که شما مقدار زیادی پول دارید میتوانید در بسياري از حوزهها تا انتهای مسیر بروید. ما در دهه 1990 چنین شرایطی داشتیم، شما میتوانید امکانهایی را که در بازار وجود دارد، دنبال کنید. در آن دوران ما چند محصول پیشرو تولید کردیم تلویزیون دو سویه و کیف پول الکترونیک جزو این محصولات بودند. در آن دوره ما توان مالی اجرای این نوع برنامهها را داشتیم.
جف گودل: هنگامی که مردم به رایانش ابری فکر میکنند، صرفا دسترسی به اطلاعات و اسناد آن اطلاعات به ذهنشان نمیرسد بلکه حریم خصوصی نیز برای آنها اهمیت دارد.
بیلگیتس: آیا باید در خیابانها دوربین وجود داشته باشد؟ دیدگاه شخصی من این است که در مراکز شهرها وجود دوربین در خیابانها بسیار خوب است. در مورد شهر لندن به واسطه وجود همین دوربینها موارد اقدامات غیرقانونی و جنایی کاهش یافته است. و اگر اتفاق واقعا بدی رخ دهد در اکثر اوقات میتوانید بفهمید چه کسی عامل آن بوده است.
این دیدگاه عمومی وجود دارد که دوربینهای نصب شده در خیابانها حریم خصوصی افراد را نقض نمیکند. با این حال در یک شهر در آمریکا برای استفاده از دوربینها با همین روش و با همین هدف شما باید به موارد استفاده اطلاعات جمع آوری شده توسط این دوربینها، اطمینان کنید.