طی سالهای اخیر میزان نابرابریهای درآمدی در داخل اقتصادهای توسعهیافته و نیز بین کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه افزایش یافته است.
«فقر» به روايت ثروتمندترين فرد جهان
در داخل کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای نوظهور نیز همین پدیده با شدت بیشتری مشاهده شده است. این نابرابریها در کشورهای فقیر و نیز کشورهای در حال توسعه تاثیرات منفی قابل ملاحظه بر وضعیت زندگی مردم داشته است و دولتها در این کشورها تلاش کردهاند از طرق مختلف بر این نابرابریها غلبه کنند؛ زیرا این وضعیت هم ثبات سیاسی را مورد تهدید قرار میدهد و هم رشد اقتصادی پایا را غیرممکن میکند.
در بین کشورهای مختلف سرعت افزایش نابرابریها در اقتصادهای نوظهور که نرخ رشد بالا داشتهاند بیشتر بوده است. یک نمونه این وضعیت در چین که دومین اقتصاد بزرگ جهان است، مشاهده شده است.
.jpg)
بنا بر تحقیقی جدید که از سوی دانشگاه میشیگان انجام شده است، نابرابری درآمدی در چین طی سالهای اخیر به سرعت افزایش یافته و احتمالا بسیار شدیدتر از حدی است که ابتدا تصور میشد. ضریب جینی که میزان نابرابری را در یک کشور اندازهگیری میکند؛ وقتی صفر است نشان میدهد برابری کامل درآمدی وجود دارد و وقتی یک است نشان میدهد نابرابری کامل حاکم است، از 3/0 در سال 1980 به 55/0 افزایش یافته و این امر نشاندهنده شکاف عمیق بین ثروتمندان و فقراست. در ایالت متحده این ضریب 45/0 است. یوزی، جامعهشناس دانشگاه میشیگان میگوید: «نابرابری درآمدی در چین یکی از بالاترین میزانها در جهان بهویژه در مقایسه با کشورهای مشابه یا با استاندارد بالای زندگی است.»
سال گذشته میلادی تخمین رسمی شکاف ثروت 473/0 بود که نسبت به رقم سال 2012 یعنی 474/0 بهتر شده است اما متخصصان میگویند، اعداد بالاتر از 4/0 زمینهساز ناآرامیهای اجتماعی است. اقتصاددانها هم معتقدند تخمینهای مربوط به عدد ضریب جینی بر مبنای دادههای مورد استفاده در محاسبه این ضریب ممکن است متفاوت باشد. در حقیقت بر مبنای اینکه چه کسی در نظر گرفته و چه چیز اندازهگیری میشود نتیجه محاسبات ممکن است تغییر کند.
در این تحقیقات از روشهای نمونهگیری علمی پذیرفته شده در جهان استفاده شده است.
یوزی میگوید: «متاسفانه به دلایل علمی و سیاسی آمارهای دولت منبعی قابل اتکا برای اطلاعات درباره نابرابری درآمدی در چین امروزی نیست. افراد عادی در چین میدانند که نابرابری افزایش یافته است؛ زیرا آنها شخصا آن را تجربه کردهاند. اگر چه افراد عادی چین ظاهرا نابرابری شدید را تحمل میکنند، آنها این وضعیت را یک مشکل اجتماعی قلمداد میکنند که باید حل شود. بسیاری از افراد بهویژه فارغالتحصیلان دانشگاهها که حقوق کافی نمیگیرند از وضعیت موجود ناراضی هستند. از دید آنها وضعیت کنونی باید تغییر کند؛ زیرا به رشد اقتصادی لطمه وارد خواهد کرد. آنها از اینکه مردم حقوق کافی دریافت نمیکنند و بر مبنای تواناییهای خود مورد احترام نیستند؛ خشنود نیستند ثروتمندان ثروتمند باقی میمانند و فقرا فقیر.»
افزایش نابرابریهای درآمدی در چین با توسعه سریع اقتصادی این کشور از اواخر دهه 1970 مصادف بوده است. تفاوت قابل ملاحظه فعالیت اقتصادی در مناطق مختلف و تفاوت درآمدی عظیم بین ساکنان شهرها و روستاها مهمترین عوامل افزایش شکاف درآمدی در چین طی سالهای اخیر بودهاند. با آنکه ثروت در چین به شدت افزایش یافته است هنوز هم 128 میلیون نفر در این کشور زیر خط فقر ملی زندگی میکنند. خطر فقر ملی در چین درآمد سالانه 2300 یوآن (368 دلار) است.
وضعیتی که درباره چین توصیف شد در دیگر اقتصادهای نوظهور و نیز در حال توسعه نیز مشاهده میشود. موضوع نابرابری و تلاشی که دولتها و نیز نهادهای خصوصی برای کاهش آن انجام میدهند موضوع مصاحبهای است که جف گودل در مصاحبه با بیلگیتس بنیانگذار شرکت مایکروسافت انجام داده است.
در این مصاحبه دیدگاههای گیتس که بنیادی برای مبارزه با فقر و بیماریهای واگیر دارد، بیان شده است. وی معتقد است کاهش نابرابری و بالا بردن سطح زندگی مردم در کشورهای فقیر و در حال توسعه تاثیری بزرگ بر رفاه تمام مردم جهان دارد و اگر در این مسیر حرکتی نشود در نهایت همه جهانیان لطمات حاصل از آن را تحمل خواهند کرد.
بیلگیتس اکنون 58 سال دارد و نه تنها با ثروتی که بیش از 76 میلیارد دلار تخمین زده میشود، ثروتمندترین مرد جهان است، بلکه خوشبینترین فرد هم هست. از دید او جهان یک سیستم عامل بسیار بزرگ است که صرفا به پاک کردن باگها نیاز دارد. ایدهای که بنیان حرکت او بوده، ایدهای که زندگیاش را شکل داده و او را در مسیر اقدامهای انساندوستانه قرار داده و سبب شده او تا دیروقت در دفتر کار خود که مشرف به دریاچه واشنگتن خارج از سیاتل است بماند، او بر این باور است که کدهای این مشکلات را میتوان از نو نوشت، اینکه اشتباهات قابل رفع هستند و سیستمهای عظیم چه ویندوز 8 باشند چه فقر یا تغییرات آبوهوایی را میتوان ارتقا بخشید؛ البته اگر ابزارهای مناسب و مهارت لازم را داشته باشید.
بنیاد بیل و ملیندا گیتس،سازمان انساندوستانهای با 36 میلیارد دلار دارایی که بیلگیتس و همسرش آن را مدیریت میکنند، شبیه یکسازمان تازه تاسیس است که بازار هدف آن، تمدن بشر است.
بیلگیتس شخصا فرد چندان سختگیری نیست و با توجه به ثروت عظیمی که دارد، داراییهای او خیلی زیاد نیست: سه خانه و یک هواپیما، همین. او در لباس پوشیدن بسیار سادهپوش است و اغلب به یک آرایشگر نیاز دارد. عینک او طی چهل سال اخیر خیلی کم عوض شده است. او برای سرگرمی به مسابقات بریج میرود.
اما اگرچه آرزوهای اجتماعی او خیلی بزرگ نیست، چشمانداز ذهنی او بسیار تعجببرانگیز است برخی از آنها عبارت هستند از: مبارزه با تغییرات آبوهوایی، بهبود مصرف انرژی، افزایش بهرهوری در کشاورزی، ریشهکن کردن بیماریهای واگیر و اصلاح نظام آموزشی. او از دانشمندان هستهای خواسته به او در تولید غذا برای مردم کشورهای در حال توسعه کمک کنند.